پمپ بنزین مکانیکی

انتقال بنزین از باک به مجموعه موتور توسط پمپی صورت می گیرد که این پمپ در در پژو 405 با موتور 2000 کاربراتوری به صورت مکانیکی طراحی شده بود و بنزین را از باک به سمت کاربراتور (Carburetor) هدایت می کرد.

موتور خودرو برای این که بتواند عمل کند نیاز دارد مخلوطی از سوخت و هوا را طی یک اشتعال به انرژی تبدیل کند. تأمین هوای مورد نیاز از اطراف خودرو صورت می گیرد، اما برای رساندن سوخت به موتور نیاز است آن را از باک به سمت موتور جریان دهیم.

تقریباً در همه خودروهایی که موتورشان در جلو نصب شده است، باک در عقب نصب می شود، زیرا از این طریق در هنگام تصادف فاصله میان موتور و باک حفظ می شود و در نتیجه، احتمال بروز انفجار به حداقل می رسد. این فاصله موجب می شود تا نیاز به پمپی به وجود آید که سوخت را از باک به سمت موتور به جریان اندازد. به همین منظور، در موتور پژو 2000 کاربراتوری یک پمپ مکانیکی طراحی شد که نیروی عملکردی خود را از بادامک روی میل سوپاپ موتور دریافت می کند و سوخت را به سمت موتور به پمپاژ می کند.

برای پمپاژ یک سیال از منبع آن سیال تا محل مورد نظر، پمپ را در کنار مخزن نصب می کنند، اما در خودروهایی که پمپ مکانیکی دارند پمپ در روی موتور نصب می شد تا انتقال نیرو به آن راحت تر و بدون مکانیزم های پیچیده صورت گیرد، زیرا اگر پمپ مکانیکی در نزدیکی باک نصب می شد به مکانیزم طویلی برای انتقال انرژی مکانیکی نیاز بود.

نیروی مورد نیاز برای پمپ بنزین مکانیکی از میل سوپاپ انرژی می گیرد تأمین می شود. میل بادامک پمپ نیز با یک لیور (Lever) که به صورت الاکلنگ عمل می کند در تماس است، این تماس با تغییرات پروفیل بادامک موجب می شود لیور حول نقطه ای که پین شده است تغییر وضعیت داشته باشد و بالا رود.

با بالا رفتن یک سمت لیور، سمت دیگر آن که به دیافراگم (Diaphragm) کف پمپ بنزین متصل است، پایین می آید. با پایین آمدن یک سمت لیور، دیافراگمی که به آن متصل است هم به سمت پایین کشیده و مکش پمپ شروع می شود. مکش به وجود آمده توسط پمپ، سوخت را از درون باک به سمت مجموعه پمپ به جریان می اندازد. این جریان از لوله سوخت که از باک شروع می شود و تا پمپ ادامه دارد، می گذرد و در ابتدای پمپ از یک شیر یک طرفه (One-Way Valve) عبور می کند و وارد پمپ می شود.

با چرخش میل بادامک متصل به پمپ، قسمت پهن بادامک به لیور می رسد و به این ترتیب، تدریجاً فشار از روی لیور برداشته می شود. با برداشته شدن تدریجی فشار از یک سمت لیور، فنر موجود در سمت دیگر لیور (زیر دیافراگم)، نیمه لیور خود را به سمت بالا می کشد و دیافراگم را به سمت بالا هل می دهد.

بالا آمدن دیافراگم با خالی شدن محفظه پمپ همراه است. درون محفظه دو شیر وجود دارد، یکی برای ورود سوخت به محفظه و دیگری برای خروج از محفظه. شیر اول یک طرفه است و وظیفه آن تنها وارد کردن سوخت به محفظه است ، شیر دوم وظیفه خارج کردن سوخت و تحویل آن به کاربراتور را دارد، به همین دلیل، با بالا آمدن دیافراگم و خارج ساختن سوخت، سوخت فقط می تواند از شیر دوم که شیر تخلیه است خارج شود و به سمت کاربراتور جریان یابد.

به این ترتیب، به محض شروع به کار موتور، پمپ نیز شروع به کار می کند و با چرخش میل بادامک مربوط به آن، دیافراگم بالا و پایین می رود و عمل مکش سوخت صورت می گیرد، سوخت از شلنگ وارد شده از طرف باک به یک شیر یک طرفه می رسد و سپس از شیر خروجی مخزن پمپ به سمت کاربراتور می رود.

ارتباط بین پمپ بنزین و موتور موجب می شود با افزایش دور موتور، عملکرد پمپ نیز تسریع شود و متناسب با افزایش دور، سوخت بیش تری را پمپاژ کند. همچنین با کاهش دور نیز از سرعت عملکرد پمپ کاسته می شود و پمپ سوخت کم تری را برای کاربراتور مهیا می کند.

موقعیت دقیق پمپ بنزین مکانیکی در کنار بلوک سیلندر است، زیرا نیاز بود حرکت چرخشی میل لنگ برای عملکرد پمپ به آن منتقل شود، به همین منظور، در بلوک سیلندر خودروهایی که پمپ سوخت آن ها به صورت مکانیکی بود، حفره ای ایجاد شد تا لیور پمپ بتواند وارد بلوک شود و از آن جا با میل بادامک در تماس باشد. البته برای این پمپ ها کاسه نمد و واشر هم قرار داده می شد تا روغن موجود در بلوک سیلندر به بیرون نشت نکند.

به طور کلی پس از گذشت سال ها و افزایش به کارگیری لوازم الکتریکی در خودروها، پمپ های مکانیکی جای خود را به پمپ های برقی‌ای دادند که درون باک قرار می گرفتند و از آن جا سوخت را پمپاژ می کردند.